هخامنشیان

هخامنشیان

آزادی و مساوات
در سمت چپ پلکان شرقی کاخ آپادانا که نگاره هدیه آورندگان ۲۳ استان تابع پادشاهی ایران منقوش است، هر گروه از نمایندگان با یک درخت سرو که سمبل جاودانگی بوده از یکدیگر جدا شده اند.
اگر که در نگاره های تخت جمشید دقت کنیم مشاهده می کنیم که هیچ کس در حال خضوع و تسلیم نیست و شخصیت هیچ کس لگدمال نشده است . چهره خشمگین و غضب آلود دیده نمی شود بلکه کاملا موقر و مهربان و ملایم اند و در بسیاری از جاها دستان یکدیگر را به گرمی فشرده و یاگلی زیبا را به هم تعارف کرده اند . هیئت های نمایندگی کاملا آزادانه در لباس محلی خود هستند و مطابق با آداب و رسوم خود پوشش دارند و جامة پارسی رادر تن این هیئت ها نمی بینید . هیچ کس را در حال انجام مراسم مذهبی نمی بینید تا مبادا مردم تصور کنند که کسی قصد تبلیغ دین خاصی را دارد . ایرانیان عصر هخامنشی تصور نمی کردند که اندیشه ها و آرمان ها و اعتقادات آن ها برتر و درست تر از دیگر ادیان است و به این لحاظ تلاش نمی کردند تا خود و اندیشه های خود را بر دیگریان تبلیغ و تحمیل کنند. آنان به دنبال اتحاد و پیوند و همبستگی باتمام ملل جهان بودند و به دنبال جامعه ای صلح آمیز و دوستانه .
پس می توان نتیجه گرفت که آن ها با آزادی و برابری کاملا اعتقاد داشته و در جهت آن گام برداشته اند .
توجه به روح عدالت .‌قانون و صلح
نظام هخامنشیان بر بنیاد همکاری و همفکری و همبستگی تمام مردمان ایرانی نژاد و غیر ایرانی بوده (ملل تابعه ) ما در کتیبه هایی آن زمان می خوانیم :
” من نمی خواهم که توانا بر ناتوان ستم کند و هم نمیخواهم که به توانا از ناتوان آسیب رسد “
توجه و اعتقاد آنان به راستی بیش از هرچیز دیگر بوده است :
” بخواست اهورامزدا من چنانم که راستی را دوست می دارم و از دروغ بیزارم .. آنچه راست است آن را می پسندم ، من دوست دروغگویان نیستم .
” تو بهترین کارها را از توانمندان و بیشتر به کار ناتوانان نگاه کن “‌
آنان از جنگ و خشم دوری می جویند:
” خواست خدا در زمین جنگ نیست ، بلکه صلح ، نعمت و حکومت خوب است ،من در دل خودتخم کینه نمی کارم ، هر آنچه مرا به خشم آورد از خود دور می سازم ، با نیروی خرد بر خشم خود سخت چیره ام “‌و از سوی دیگر به متجاوزان ودروغگویان رحم نمی کرده و مطابق قانون با آن ها رفتار می کنند . ” انکه گزند رساند و ستم کند به اندازه گوشمالش می دهم . نمی خواهم کسی زیان برساند وکیفر نبیند . آنچه کسی بر بند کس دیگر بگوید ،‌مرا قانع نمی کند مگر آن که مطابق قانون نیک ،‌گواه درست آورد و داوری شود . “‌
آنان از گفتگو ها و مجالس سری و محرمانه دوری می گزیدند:
”‌تو نپندار که گفتگوهای محرمانه و درگوشی بهتری سخن است ، بیشتر به آن هایی گوش فراده که بی پرده می شنویی"
بهترین نیایش ها و دعا ها که بسیار در کتیبه ها دیده می شود تقاضای شادی است :
” خدای بزرگی که برای مردم شادی آفرید اهورامزدا شادی بیکران بر این کشور ارزانی دارد “ و باز شواهدی دیگر راجع به صلح و دوری از جنگ و اجرای قانون است ” کشوها جنگ می کردند و یکی دیگری را می کشت ، من به خواست اهورا مزدا آن ها را آشتی دادم تادیگر همدیگر را نکشند . هرکس به جای خویش است چون از قانون من می هراسند ، در قانون من زورمند ناتوان را نمی زند و لگدمال نمی کند “‌
از دیگر نیایش ها و خواست های شاه هخامنشی از خدا این بوده است .:
” اهورامزدا این کشور را بپاید از دشمن ، از خشکسالی و از دروغ . به این کشور نیاید نه دشمن ، نه خشکسالی و نه دروغ این را من از اهورامزدا خواهانم ..... این را به من ببخشد “‌
و نیز در لوحه های گلی بدست آمده از تخت جمشید نشان می دهد که در آن جا بردگان کار نمی کردند بلکه مردان و زنان آزادی بوده اند که خود حقوق و مزایا داشته اند و در مواقع خاص پاداش و هدیه و کمک هزینة جنسی دریافت می کرده اند . نظام اداری تخت جمشید بسیار دقیق و منظم بوده است ، دستمزد ها ، پاداش ها ، کمک هزینه ها تماما در اسناد ثبت شده اند و از طرف هر 2 نفر مهر شده و سپس به دقت بایگانی و طبقه بندی شده است . این لوحه ها به ما پاسخ می دهد که پیروان همة ادیان نه تنها در امور داخلی آزاد بودند ، بلکه برای مراسم خاص خود مقرری و کمک هزینه دریافت می کردند . اشخاصی که به سفر اعزام می شدند گذرنامه ویژه ای به همراه داشته که به موجب آن در شهرهای بین راه غذا و مایحتاج او تامین می شد حتی ما در نگاره های تخت جمشید هیچ نیزه ای را نمی بینیم که به سوی جلو گرفته شده باشد به جز در صحنة نبرد پهلوانان که آن هم نماد پایداری در برابر سختی ها است . هیچ دشنه ای از نیام بیرون نیامده است . هیچ دستی قبضة دشنه ای را نگرفته است و اگر لازم بوده است که دشنه ای به دست گرفته شود آن را از سمت تیغه در دست گرفته اند که آئینی غیر جنگی و دوستانه بوده است . همان رسمی که امروزه هم برای دادن کارد یا شی ء برنده به دست یک شخص اعمال می شود . نگاره های رزم افزار در این مجموعه تنها می تواند نشانة‌آمادگی و هوشیاری مردمان ایران در برابر دشمنان کژ اندیش است وسلاح هیچ کس به سوی دیگری نشانة نرفته است این همة‌بیانگر این است که هخامنشیان واقعا به صلح عدالت و قانون پایبند و علاقمند بوده اند.
جایگاه زن در جامعة هخامنشی
اگر به ما به هنر باستان یونان توجه کنیم می بنیم که در سنگ نگاره ها و مجسمه های خود چه نقوش شرمگینانه و دور از نزاکتی از هیکل زنان را به نمایش در آورده اند و یا در نقاشی های اروپا ما بارها با این پدیده روبرو هستیم که از زن و جایگاه آن تنها از دید جنسی و هوسرانی نگاه شده است در حالی که در مجموعة تخت جمشید با توجه به تعدد نگاره ها و نقوش ما هیچ سنگ نگاره و یا نقشی را نمی بینیم که زن را نشان داده باشد و از آن به عنوان یک موجود از نظر هوسرانی نگاه شده باشد . بکله هخامنشیان برای زن جایگاه بسیار والایی قائل بوده اند که ما این مطلب را در لوحه هاهی گلی به وضوح می بینیم .
حتی نوع معماری تخت جمشید حالتی درون گرا دارد . بدین گونه که هر ساختمان دارای فضاهای خدماتی و راهرو بوده و نیازبه دیگر فضاها نداشته است . این امر به دلیل باور ویژه ای است که در آن زمان به حجاب داشته اند .
کشف و قرائت لوحه های گلی تخت جمشید پرده از بسیاری از رازها و پرسش ها دربارة مقام و موقعیت زن ایرانی در دورة هخامنشی برداشت.
زن هخامنشی در تمام امور ، همچون مردان کار و فعالیت کرده است وحقوقی همانند مردان و برابر با مردان دریافت می کرده است . او حتی در هنگام زایمان و پس از آن از مرخصی با حقوق و نیز هدایایی بهره می برد . آن ها می توانستند که در هنگام کار در تخت جمشید کودکان خود را به مهد کودک بسپارند . و بررسی این لوحه ها نشان می دهد که خانواده هخامنشی را تنها یک مرد و یک زن تشکیل می داده است .
دین در جامعه هخامنشی
شاهان هخامنشی نسبت به مذاهب دیگر احترام ویژه ای قائل بودند و به ویژه کوروش و داریوش اول در مکان های مقدس مذهبی سایر ملل حاضر شده و مراسم مذهبی آن ها را به جای می آورند . با این که خود به خدای بزرگ یا اهورامزدا اعتقاد داشتند اما پیروان تمام ادیان و پرستندگان هرگونه خدایی را نه تنها احترام بلکه تایید نیز می کردند. در زمان هخامنشیان هیچ جنگی بر اثر انگیزه ها و اختلافات دینی در نگرفت و هیچ کدام از جنگ های آن زمان ریشه دینی و مذهبی نداشته است { حتی داریوش کبیر زمانی که دستور داد کتاب اوستا به زبان پارسی در آید مغ ها (کاهن و اجرا کنندة مراسم مذهبی ) مخالفت شدیدی می کردند و این کار را کفر خواندند و توهین به مذهب دانستند لیکن داریوش بدون توجه به این مخالفت ها اوستا را به زبان پارسی باستان در آورد تا عموم از آن استفاده کنند .‍}
توجه به حقوق و رفاه کارگران
در شهر پرسپولیس برای سکونت کارگران و استادان معمار محلی ساخته شد ، چون این افراد از نقاط مختلف کشور و کشورهای متمدن آن زمان گرد آوری شده بودند . محل زندگی آنها نزدیک شهر پرسپولیس بنا شده بود . تعداد کارگران این بنا 25000 نفر بودند که به طور دائمی به مدت 50 سال مشغول ساختن مجموعه تخت جمشید بودند . از این عده 1000 نفر استاد کار بودند و هر استاد کاری موظف بود در زمان حیاتش چندین نفر استاد کار ماهر مانند خودش تربیت کند ، که در ساخت بنا وقفه ای پیش نیاید . مدت زمان کارکرد روزانه کارگران در زمان هشت ساعت و در تابستان ده ساعت بود . تمام کارگران در آن زمان کارمزد دریافت می داشتند و هیچ فردی بدون دست مزد کار نمی کرد . دست مزد استاد کاران شش دریک طلا در ماه بود و کارگران یک پنجم استاد کاران مزد دریافت می داشتند . از آنجا که هر کارگر و یا استادی نمی توانست تا آخر عمر کار کند ، یک هشتم حقوق هر فرد در صندوق بازنشستگی ذخیره می شد تا در هنگام از کار افتادگی به خود او یا باز ماندگانش پرداخت شود . مزد کارگران در زمان تعطیل نیز محاسبه و پرداخت می شد .
شعار این سلسله : راستی و درستی در کار ، رضای خداوند (اهورامزدا ) و ستیز با بدی و بدکاری و جنگ با عفریت زشتی بوده است که نمونة آن را در حجاری های تخت جمشدی و جدال داریوش با حیوانات وحشی نشان می دهد . در بالای سر داریوش فره ایزدی یا فروهر در حال پروزا است که نشانة تایید اهورامزدا است .
خداوند، این کشور را از شر دشمن، خشکسالی و دروغ محفوظ دارد
( دعای داریوش کبیر در تخت جمشید)

نویسنده مطلب: عبدالرضا رضایی

عبدالرضا رضایی

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...